پلاک 14
دستنوشته ها ی یک خبرنگار

یه کاروان از تهران بود که برعکس ما اکثرا جوان و پرنشاط بودن اما درست برعکس ما مدیر و روحانیشون پیربودن.همین مسئله باعث شده بود جوونهای اون کاروان به سمت ما بیان وباهم دوست بشیم.یه روز توی لابی هتل داشتم بالپ تاپم اخبار رو نگاه میکردم که یه خانم جوانی اومد وبعد ازسلام گفت: ببخشید میتونم یه سوال ازشما بپرسم؟منم جواب دادم :اگه بتونم جواب بدم خوشحال میشم.ایشون بعدا ازکمی پیشگفتار سوال کرد: جرا خانمها باید درنماز حجاب داشته باشن و ادامه داد مثلا منی که الان دراتاق هتل جزهمسروپدرم کسی نیست جرا باید نمازم رو باحجاب بخونم ؟!

ازسوالش تعجب کردم وکمی تامل کردم....بعد بهش گفتم :معمولا سوالات اینطوری رو باید ازروحانی کاروانتون بپرسید اگرسوال اجرایی داشتید من میتونم خدمتتون باشم. انگاردلخور شده باشه گفت: اگه روحانیمون جوابگو بود که مزاحم شما نمیشدم.

بعد ازبرگشتم به ایران روی این سوال خیلی فکرکردم شاید نزدیک دوماه انواع جوابها رو درکتابها بررسی کردم و سرج کردم تااینکه درایمیلی این جواب رو براشون فرستادم :

 




ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ سه شنبه 26 شهريور 1392 توسط علی جعفری

برچسب ها: نماز حجاب زن محرم نامحرم ولایت 
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد
مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Blog Skin