پلاک 14
دستنوشته ها ی یک خبرنگار

این که امروز از یک اتفاق ساده چگونه چند سطر اضافه بنویسیم که خط کش آقای سردبیر چند سانتیمتر بیشتر آنرا نشان دهد تا اعداد ماشین حساب روی میزش شاید یک رقم بیشتر برایمان چشمک بزند شده دغدغه هر روزمان  تا وقتی شب به خانه برمیگردیم کنار ژست ژورنالیستی خود یک نایلون که داخلش چندمیوه سردخانه ای جا خوش کرده ، دست همسرمان بدهیم تا او نیز باور کند که ماهم شغلی داریم و برای زندگی در کنارمان به فردایش امید داشته باشد.این روایت هرروزه امثال من است که بعنوان نماینده و سرپرست یک روزنامه یا خبرگزاری از دفاتر مرکزیمان مفتخر به گرفتن نام خبرنگار هم شده ایم و سی روز هر ماه را تمام فکر و ذکرمان این است که چند خط بیشتر از گرفتاریهای شهر و مردممان بنویسیم وگاهی آنقدر کوچه وکوچه های این شهر را با باغهای آسایش پایان هفته  پایتخت نشینان برای یافتن یک سوژه داغ تهرانی پسند بالا و پائین میکنیم که یادمان میرود کمی آنطرف تر مدیرانمان برای فرار از واریز 4 درصد حق بیمه حاضر نیستند به زور دادگاه و دیوان عدالت هم که شده اسم ما را بعنوان خبرنگار معرفی کنند.

 




ادامه مطلب


نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 14 مرداد 1390 توسط علی جعفری

برچسب ها: خبرنگار روزخبرنگار  
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد
مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Blog Skin